عمیقا حس میکنم به اون جزوه ها نیاز دارم اما از لحاظ شرعی مشکل دارن و حتی نمی تونم به استفاده از اون جزوه ها فکر کنم ، همه رو جمع کردم ، حالا که من بیخیالشون شدم بعد یک هفته مامان میگه مبهم این جزوه ها رو نیاز نداری ، میگم من از این جزوه ها استفاده نمی کنم ، میگه پس نیاز داری و.
خودش هم دلایل من رو می دونه و میدونه کوتاه نمیام ،اما مشخصه که زیاد هم با من مخالف نیست.
و لابلای اتفاقات امروز مقالهای بود که مطمئن بودم از لحاظ شرعی مشکل داره اما من مجبور بودم قبول کنم، هر چند هیچ استفاده ای نکردم و مقاومت شدیدی کردم برای این که اون مقاله رو قبول نکنم و فقط برای أین که بی احترامی و مشکلی پیش نیاد قبول کردم ،اما از خودم خجالت میکشم.
درباره این سایت